جان آدمی

جان آدمی _ وبگاه شخصی علی دقیقی

جان آدمی _ وبگاه شخصی علی دقیقی

جان آدمی

تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست، نشان آدمیت

*قرار است در این وبگاه، کمی درد دل هایمان را بنویسم، شاید التیامی یافت...
(تیرماه 1393_تهران)

تبلیغات

آخرین نظرات

سه روز در بهشت

شنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۱۳ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

توفیق دوباره زیارت علی بن موسی الرضا علیه السلام بعد از گذشت کمتر از بیست روز از بازگشت از این حرم ملک پاسبان؛ توفیقی بود ویژه و خاص. اما تفاوتش با سایر تشرفاتم در این بود که این بار با گروهی پاک دل و ساده همراه بودم؛ گروه ساده و بی آلایش و در یک کلام خالص خالص که آرایش های دنیا آنها نفریفته و به همت خودشان و خواست خدا نخواهد فریفت.

در این سفر با گروهی بیست و چند نفره از فرزندان حضرتش؛ عازم مشهد بودیم؛

بلکه زائر مشهد بودیم...

در این سفر، بنده در درجه اول به عنوان یک خادم و در درجه دوم به عنوان یک معلم گروه را همراهی می کردم؛ که در درجه اول به دنبال ثواب بودیم و در درجه دوم من شاگردی این را گروه می کردم...

جای شاگردی و استادی را تغییر دادند این استادان کم سن و سال امام رضایی...

به هر حال در این سفر کم نبود درس گرفتن هایم؛

کم نبود دیدن صحنه های دیدنی

کم نبود اشک های شوق

اشک های غم

اشک های حسرت و آه

 

اتفاقات خاص این سفر کم نبود، ماجراهایی که کلاس درسی بود در این سفر برای من بی سر و پا

وقتی اشک جوان 16 ساله ای، در کنار جسد مطهر علی بن موسی الرضا؛ از فهمیدن یک روایت عمیق جاری می شود؛

وقتی زنده بودن امام را درک می کند، و اشک روی گونه اش غلط می زند،

دوست داری پر بکشی و دور گنبد سلطان طوس پرواز کنی

دوست داری به حضرتش بگویی، چه کرده ای با این دل...

16 سالگی با فهمیدن مفاهیم عمیق یک روایت همخوانی ندارد؛ مگر اینکه خود علی بن موسی الرضا بخواهد که بشود...

 

وقتی می بینی یتیم 14 ساله مشکلاتش را روی کاغذی نوشته تا فقط امامش آن را بخواند؛ در نامه اش به امام می نویسد: "پدرجان"

از خجالت،جرات ایستادن در حرم را نداری...

 

وقتی شوق زیارت در دل جوانان 17 ساله را می بینی که از خوابشان می گذرند تا این سه روز را فقط در بهشت سر کنند؛ از خوابیدن متنفر می شوی،

 

این ماجراها و امثالش که در این سفر کم نبود؛ برای من درس بود، کلاس درسی سه روزه در بهشت...

اگر حالم مساعد بود و بیمار نبودم شاید داستان های این سفر را می نوشتم ولی به آینده موکول می کنم تا با حوصله و بدون کم و کاست از این سفر پر معنویت برایتان بنویسم.


در این سفر و در یک کلام؛ علی بن موسی الرضا را احساس کردم؛

لمس کردم،

اگر حرف نسازند می گویم دیدم...

با چشم دل دیدم


جای تشکر دارد از موسسه طه و مسئولین عزیزش، از مجموعه مشکاة النبی (ص) و دوستان عزیزمان در این مجموعه... که ما را به عنوان خادم پذیرفته اند و در خدمت به امام زمان علیه السلام کوشا هستند. و به جِد از یاران خاص حضرتش محسوب می شوند.

  • ۹۵/۰۵/۱۶
  • علی دقیقی

امام رضا

مشهد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">